روحانی با این انتقادات از دولت قبل در سال ۹۲ از مردم ایران رای گرفت:
«با چه حقی هر روز دست تو جیب مردم میکنیم و پول مردم را نصفش برداشت میکنیم؟ ارزش پول ملی را نصف کردهایم و هنوز هم شعار میدهیم؟ تورم بالای ۳۰ درصد، کاهش قدرت خرید پول ملی به کمتر از نصف، بیکاری بالای ۱۳ درصد و رشد اقتصادی صفر یا حتی منفی. چقدر شرم آور است که بانک مرکزی ما سکوت کند و IMF (صندوق بینالمللی پول) برای ما اعلام کند که رشد امسال ما منفی بود. قرار بود که رشد ۸ درصد و قرار بود نرخ تورم و بیکاری تک رقمی شود. همه ضعفها و همه ناکارآمدیها را نمیتوان پای تحریم نوشت. من دولت راستگویان و درستکاران را تشکیل خواهم داد.» (۲۲فروردین۹۲)
*** *** ****
«مصطفی تاجزاده» از محکومین فتنه ۸۸- اسفند ۹۵- در مصاحبه با روزنامه شرق گفته بود: «اگر روحانی نبود...هر دلار ۱۲ هزار تومان بود. سکه به جای یک میلیون تومان، سه تا چهار میلیون شده بود. پراید ۲۰میلیونی به ۵۰، ۶۰ میلیون رسیده بود و قیمت مواد خوراکی، میوه، نان، برنج، چای و لبنیات سر به فلک کشیده بود.»
اصلاح طلبان در سال ۹۶ مدعی بودند که اگر آقایان رئیسی و قالیباف به ریاست جمهوری برسند، وضعیت کشور بحرانی شده و دلار به مرز ۵ هزارتومان خواهد رسید.
دولت روحانی اکنون در هفتمین سال فعالیت خود است. اصلاح طلبان در هفت سال اخیر تمامی پست های کلیدی دولت را در اختیار گرفتند. این طیف بخش قابل توجهی از مجلس دهم و همچنین شورای شهر و شهرداری پایتخت را نیز در اختیار گرفت.
نتیجه این شد که ظرف مدت ۷ سال از پراید ۱۷ میلیونی رسیدیم به پراید ۹۰ میلیونی و از دلار ۳ هزارتومانی و سکه یک میلیونی رسیدیم به دلار 25 هزارتومانی و سکه قریب به 13 میلیونی! با این وضعیت اقتصادی که مرهون زحمات عالیجنابان لیبرال در کشور هستیم، هنوز چشم امیدشان به دست شیطان است. آنها با سازش و صلحی که با غربیها بستند این بلا سر مردم آمد و راضی نیستند می خواهند صلحی دیگر کنند و کشور را یکجا به دست شیطان بزرگ بسپارند. اینکه چرا برخی در کشور تنها راهحل برونرفت از وضع موجود را «مذاکره» میدانند نیز مسئله جالبی است. طرفداران این روش غالباً (نه همه آنها) چند ویژگی مشخص دارند. یک) تنها کاری که بلد نیستند، همین «مذاکره» است! این را میتوان از بلایی که با اسم مذاکره و برجام بر سر اقتصاد و معیشت این مردم آوردند فهمید. غالباً، پشت «مردم» و مشکلات آنها پنهان میشوند. پشت مشکلاتی که خود، عامل ایجادشان هستند! اعتقادی به توانایی داخلی و اینکه، به غیر از آمریکا، کشورهای دیگری هم هستند که بتوان با آنها تعامل کرد، ندارند، قطبنمایشان همیشه و تحت هر شرایطی، «غرب» را نشان میدهد! برای رسیدن به مقصود، از ابزار تحریف بهره میبرند و در این راه هیچ حد و اندازهای را نمیشناسند، حتی اسلام و اهلبیت علیهمالسلام را! «چارهای نداریم» دائم وِرد زبانشان است اما هیچ وقت نمیگویند، وضعیت را با همین استدلالها و روشها به این نقطه(چارهای نداریم) رساندهاند! هیچگاه مسئولیت صریحترین مواضع و وعدههایی را که دادهاند، برعهده نمیگیرند و چهبسا حتی، با اظهار ضعف، به دشمن پالس «موثر واقع شدن تحریمها» را میفرستند تا باز هم تحریم شویم. آنقدر تحریم شویم که «آبرامز» نماینده ویژه آمریکا در امور ایران دیروز بگوید، تحریمهای ضدایرانی، تَه کشید. چیزی برای تحریم این کشور باقی نمانده است!